به پایش جوی آبی می کشانم
کمی تخم چمن بر روی خاکش
برای یادگاری می فشانم
درختم کم کم آرد برگ و باری
بسازد بر سر خود شاخساری
چمن روید درآنجا سبز و خرم
شود زیر درختم سبزه زاری
به تابستان که گرما رو نماید
درختم چتر خود را می گشاید
خنک میسازد آنجا را ز سایه
دل هر رهگذر را می رباید
به پایش خسته ای بی حال و بی تاب
میان روز گرمی می رود خواب
شود بیدار و گوید ای که اینجا
درختی کاشتی،روح تو شاداب
عباس یمینی شریف
خیلی زیبا سراییدین
ا... اکبر ! من و سرودن این شعر؟!
ما بچه که بودیم در هزاران سال گذشته این شعر در کتاب درسی مان بود!
من یه چند وقتیه میخوام یکی ازین گیاهایی که میکاری درخت میشه هی میره بالا و بعدش برگاش گل میشه بکارم... گلدونشو مامان دوستم داده.
ولی وقت نکردم. باید بیفتم به جون باغچه براش جا باز کنم.
هر چه سریع تر بدون فوت وقت این کار را انجام بدهید ما هم دعا می کنیم بریتان...
کاش همه ارزش این ساده سرودنهای عباس یمینی شریف را میدانستند. به تنهایی میتواند نسلی انسان واقعی بارآورد.
به طرز خفناکی باهاتون موافقم...
مادرم سواد چندانی برای خواندن و نوشتن نداشت. اما حافظه شگرف برای به خاطر سپردن اشعار و ضرب المثل ها داشت. او این شعر را از بر بود گاهی اگر در گفتگوها مناسبتی پیش می آمد ، در آن رابطه شعری می خواند. و این شعر یکی از زیبا ترین شعر هایی بود که برایم خوانده بود و بیت اول آن هنوز در ذهن ام حک شده است.
مادرم حدود ده دوازده سالی است که به علت زانو درد خانه نشین شده است. و کهولت سن نیز مزید بر علت شده است.
خواندن این شعر در این جا یاد آور خاطرات گذشته های دور شد. سپاس از شما و انتخاب زیبایتان
فریدون گرامی!
زلال صداقت و صفای شما در یادداشت هایتان همواره ستودنی است. شرایط کادر بزرگوارتان را کاملن درک می کنم زیرا مادر من نیز در این وضعیت به سر می بررند. برای ایشان آرزوی سلامتی می کنم. این شعر چقدر قدمت دارد در بیدرا کردن احساسات خوب...
روز هشتم مارس را که روز جهانی زن است به شما بانوی گرامی تبریک می گویم.
صدها درود و سپاس... خیلی خوش حال شدم. پایدار باشید..
ممنون بابت دعاکاریتون
آره پریروز کاشتمش تو باغچه با همکاری مامان. خدا کنه بگیره. بزرگ که میشه خیلی قشنگ میشه.
خواهش می کنم. انشاءا... خبر بزرگ شدنش رو بدید...