-
با هر کسی و با همه کس
چهارشنبه 15 آبانماه سال 1392 11:17
اینک هیچ یک از قیود و محدودیت های بشری نمی تواند مرا اسیر خویش نماید و من تنها از شادکامی عشق سرمستم در عشق تفرقه و جدایی نیست هر چه هست نزدیکی و پیوستگی است... بنابراین من با هر کسی و با همه کس به رقص و آواز می پردازم و لذت می برم... ناراهاری
-
کمترین
یکشنبه 12 آبانماه سال 1392 09:54
دوستت دارم کمترینی است که برای تو دارم ... بگذار آغازمان همین کمترین باشد آغاز من
-
امروز ...
سهشنبه 30 مهرماه سال 1392 23:26
این روزها... این روزها با خدا سر رقابت دارم تا مگر شیطان، سجده ام کند که من عاشقی چون او می خواهم ... این روزها این روزها ابرها بارانی اند این روزها باران بارید ... این روزها
-
برمی گردم
پنجشنبه 24 مردادماه سال 1392 23:34
به شب و پنجره بسپار که بر می گردم عشق را زنده نگه دار که برمی گردم بس کن این سر زنش " رفتی و بد کردی " را دست از این خاطره بردار که برمی گرد م دو سه روزی هم -اگر چند- تحمل سخت است تکیه کن بر تن دیوار که برمی گردم بین ما پیشترک هر سخنی بود گذشت عاشقت می شوم این بار که برمی گردم گفته بودی دو سحر چشم به راهم...
-
بو ...
پنجشنبه 10 مردادماه سال 1392 17:23
بو، راه و قبله نمای من است می برد مرا. بر پیشانی آن کوه، چکه های نور سرازیر شد، حقیقت بوی خدا می داد . از اعماق دوزخ، اهریمنی درآمد، دوزخ بوی دروغ می داد. قابیل خشمش خروشید و جنگ بوی مرگ می داد . سپیده دمی، عشقی جوشید آفتاب بوی عشق می داد . تا زن نبود، از بهشت بویی بر نیامد . گل بوی کودکی گرفت، اطمینان بوی صلح، خیانت...
-
هتل
جمعه 17 خردادماه سال 1392 23:09
داری می روی از پنجره ی هتل و مثل چراغ های دور پشت تپه های شهر ... هستی بی آن که با من باشی...
-
رد پا...
جمعه 20 اردیبهشتماه سال 1392 19:49
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA بگذار عشق در رد پایی بر جای بماند عابران می روند... اگر عاشقم باشی نگاهت به کوچه می ماند... فروردین 92 عکس از خودم
-
تاورکتونی
دوشنبه 2 اردیبهشتماه سال 1392 22:00
آیا واقعن میتراپرستی ریشه در آیین مهری ایران باستان دارد؟ پاسخ بسیاری از اساتید و صاحب نظران به این پرسش پاسخ مثبت است. اما کتاب پژوهشی نو در میترا پرستی پاسخ منفی را اثبات می کند. آن چه باعث شده ا ست همه ی ما گمان کنیم که میتراپرستی برداشتی از آیین مهری ی ایران باستان است و جود نمادهایی بسیار مشترک در نماد تاورکتونی...
-
رسم نثار در دیوان حافظ
سهشنبه 27 فروردینماه سال 1392 22:03
نثار به کسر نون به معنی پراکندن و افشاندن یا افشانیدن و فشاندن است و به ضم نون هم آمده است (تاج العروس و لسان العرب) زرفشاندن و گوهر افشاندن و نیز گل افشاندن در شعر، یادآوری رسمی کهن است که آن را "رسم نثار" می گفته اند. دینار بر پراکندن که گویا رسم چینیان هم بوده است . در رسم نثار، ماده ی اصلی زر بوده است که...
-
حافظ و ادبیات مزدیسنا
یکشنبه 18 فروردینماه سال 1392 10:06
مغ: پیشوای زرتشتیان نویسندگان معتبر دنیای قدیم میان مغ های ایران و کلده فرق گذاشته اند. مغان ایر ان کسانی بودند که با فلسفه زرتشت آشنایی داشتند اما مغان کلده در ض م ن تعلیم دینی خود از جادو و طلسم نیز بهره ای داشتند اما چنانکه می دانیم در تمام اوستا جادو و جادوگری نکوهیده شده است. مغ واژه ای ایرانی الاصل است. کار مغان...
-
تماشا
چهارشنبه 14 فروردینماه سال 1392 20:32
سرای عکس من گشایش یافت... تماشا (با پوزش از محسن گرامی به خاطر به کار بردن واژه ی منحوس!!) http://axhome.aminus3.com /
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 12 فروردینماه سال 1392 22:43
عکس از خودم از میان پیامک های رسیده ی نوروزی: تقدیم به دوستان 1392is at the door, remember, life is short, break the rules, forgive quickly, love truly and laugh uncontrollaby, have a memorable holiday. و چشم بیدار بر این تلخی ایام ببند خواب های شکرین بهر تو دیده است بهار
-
بهاریه
سهشنبه 6 فروردینماه سال 1392 12:42
جهان را دگرگونه شد کار و بارش/ برو مهربان گشت صورت نگارش به دیبا بپوشید نوروز رویش / به لوءلوء بشست ابر گرد از عذارش به نیسان همی قرطه سبز پوشد / درختی که آبان برون کرد ازارش گهی درّ بارد گهی عذر خواهد / همان ابر بدخوی کافور بارش که این کرامت همان بوستان را / که بهمن همی داشتی زار و خوارش؟ پُر از حلقه شد زلفک مشک بیدش...
-
حلاج، عارف یا ملحد؟
جمعه 25 اسفندماه سال 1391 00:19
حلاج، نامی آمیخته با راز در لایه های عمیق تاریخ. از زمانی که به خاطر دارم همواره در ذهنم مقابل این نام علامت سؤال داشتم و با نوعی پارادوکس درباره آن دست به گریبان بودم. از همان نوجوانی که تمام اطلاعاتی که از این شخصیت داشتم خلاصه می شد در اناالحق گفتنی که منجر شد او را به دار بیاویزند و یا پاره ای داستان های دیگر...
-
درخت من ...
سهشنبه 15 اسفندماه سال 1391 17:16
به دست خود درختی می نشانم به پایش جوی آبی می کشانم کمی تخم چمن بر روی خاکش برای یادگاری می فشانم درختم کم کم آرد برگ و باری بسازد بر سر خود شاخساری چمن روید درآنجا سبز و خرم شود زیر درختم سبزه زاری به تابستان که گرما رو نماید درختم چتر خود را می گشاید خنک میسازد آنجا را ز سایه دل هر رهگذر را می رباید به پایش خسته ای...
-
جای خالی کی؟
چهارشنبه 9 اسفندماه سال 1391 16:41
اسم محمود دولت آبادی همواره در من احساس احترام برانگیخته. چهره زمخت و اخم های دوست داشتنی اش انگار ردّی از یکایک شخصیت های کلیدر است که با خواننده های کتابش گفتگو می کند و من همچنان معتقدم هر ایرانی باید کلیدر را بخواند. از کلیدر بگذرم، "جای خالی سلوچ" را نخوانده بودم، اما حالا که خوانده ام، این کتاب مثل یک...
-
ادامه ...
سهشنبه 1 اسفندماه سال 1391 09:27
در پی پست پیشین رشاد گرامی یادداشتی را نوشتند که لازم شد نکات مکملی را بنویسم. ترجیح دادم آن را در پست جداگانه ای منتشر کنم. ابتدا دیدگاه رشاد عزیز را در این جا می گذارم و بعد نکات را مطرح می کنم: رشاد گرامی: "بیهقی نوشتههای خود را به صورت تاریخ روزانه مینگاشته است. کتاب تاریخ بیهقی (یا تاریخ مسعودی) بخش مربوط...
-
ابوالفضل و ناصر (خسروی در بیهقی نیست!)
جمعه 20 بهمنماه سال 1391 19:37
مدتی است این سؤال فضای ذهنم را اشغال کرده است که چرا ابوالفضل بیهقی در دوره تاریخ خود نام و یادی از ناصر خسرو نکرده است؟ با توجه به تاریخ ها و قرائنی که در منابع ذکر شده است و نیز با توجه به این که ناصر تا چهل سالگی در دربار حاکمان و سلطانان زمان خود به دبیری مشغول بود و در این میان عهد سلطان مسعود را درک کرده است و...
-
لینک چند یادداشت من...!
پنجشنبه 19 بهمنماه سال 1391 14:42
مرا بکش اما ترکم نکن عشق در سالمندی نمی میرد سؤال هایی که طرح آن در خواستگاری خطرناک است وقتی آن شتر معروف پشت در خانه شما نمی خوابد آن چه مردان باید درباره ی بارداری زنان بدانند نسخه ای برای دخترانی که هنوز به خانه بخت نرفته اند
-
عاقبت
سهشنبه 10 بهمنماه سال 1391 20:26
در دل و جان خانه کردی عاقبت هر دو را ویرانه کردی عاقبت آمدی کآتش در این عالم زنی وانگشتی تا نکردی عاقبت ای زعشقت عالمی ویران شده قصد این ویرانه کردی عاقبت من تو را مشغول می کردم دلا! یاد آن افسانه کردی عاقبت عاقبت...
-
تولد و مرگ
سهشنبه 5 دیماه سال 1391 09:19
تولد و مرگ به قضاوت خداوند نگاهی به کتاب "آناکارنینا" رمان برجسته لئو تالستوی چاپ شده در ماهنامه تخصصی اقلیم نقد به قلم این جانب در آخرین شماره: دی ماه * انتشار نقد من درباره ی کتاب " از پائولوکوئلیو متنفرم "، اثر امیدی سرور در سایت مد و مه
-
نقشبرجسته زن ایران باستان ویران شد
سهشنبه 14 آذرماه سال 1391 12:11
خشی از دیوارهی زیرین نگاربرجستهی تاریخی «پریشو» در شهرستان کازرون استان فارس با چیزی همچون پتک ویران شد. این نگارکند از انگشتشمار نقشبرجستههایی است که نگارهی یک زن در آن دیده میشود. ه گزارش مهر و بنا به گفتهی محسن عباسپور، هموند شورای مرکزی انجمن هماندیشان جوان شهرستان کازرون، این نگارکند که بیهیچ محافظتی به...
-
دیگر ساکنان زمین 2
جمعه 26 آبانماه سال 1391 16:16
بدون شرح
-
صاحبان دست های دراز
پنجشنبه 11 آبانماه سال 1391 22:08
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA آن روزهای اولی که پدیده جذاب و کلاس آور موبایل آمده بود را که به خاطر دارید! آره، همان روزها که هنوز نمی گفتیم تلفن همراه و این حرف ها... هنوز آن روزها کسانی موبایل داشتند که بالاخره دست شان به دهانشان که چه ع رض کنم به بالاتر از آن می رسید که خوب کمی حال آدم را به هم می...
-
حرامی ی خیس در شب تقدیر ...
جمعه 5 آبانماه سال 1391 15:17
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA از میان یادداشت هایم توب ه ام را می شکنم؛ توبه ی بزرگم را امشب می شکنم و از خوشه های خاطره، دانه دانه انگور یاد تو را می چینم. با تسبیح شاپرک ها، ذکر نیمه شب های تنهایی ام را می شمارم و الماس دردم را زیر خاک باغچه می کارم تا وقتی رنگین کمان بتابد. توبه ام را می شکنم و دیگر در...
-
چرا؟
دوشنبه 24 مهرماه سال 1391 18:37
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA پرده ی اول : چندی پیش در جلسه ای شرکت کردم به همراه پدرم که برای تحویل آپارتمانی تشکیل شده بود که حدود ۵ سال است طول کشیده و اصلن معلوم نیست تا زنده ام آن را به من تحویلش بدهند و من فکر کنم که مثلن آپارتمانی دارم... بگذریم. عوامل اجرایی که خودشان هم عالم بامزه ای دارند و اگر...
-
دل شوریده ی ما
پنجشنبه 20 مهرماه سال 1391 17:03
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA با گرامیداشت روز بزرگداشت حافظ شیرین سخن فالی که برای خودم امروز گرفتم با شما به اشتراک می گذارم : صبا وقت سحر بویی ز زلف یار می آورد دل شوریده ی ما را به بو در کار می آورد من آن شکل صنوبر را ز باغ دیده برکندم که هر گل کز غمش بشکفت محنت بار می آورد فروغ ماه می دیدم ز بام قصر...
-
جادوی نامم...
سهشنبه 11 مهرماه سال 1391 20:01
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA سال هاست اختیار دلم را به دست باد داده ام، سال هاست به دنبال دلم می دوم و آواره بی خانمان بر در خانقاه گندم زارهایی فرود می آیم که رسم قلندری قاصدک را بر گوش نسیم زمزمه می کند و سماع خوشه ها را بر سینه تبدار زمین برپا می کند... سال هاست دلم را به چشمه های جوشان سپرده ام که...
-
بازی
چهارشنبه 5 مهرماه سال 1391 10:22
توی بازی ی زندگی باید بعضی بازی ها را به رقیب واگذار کنی تا برنده تو باشی!
-
من شخصیتی می خواهم که بزرگ نباشد
چهارشنبه 5 مهرماه سال 1391 10:22
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA MicrosoftInternetExplorer4 با نام خدا شروع می شد... همیشه یک نفر بود و یک نفر نبود. من، اما می خواستم این آغاز ِ کهن را شوری دیگر ببخشم و گنبد نیلوفری را روشن کنم. می خواستم از شاهزاده ای بگویم که شوالیه نباشد و جادوگری که معجونش، زندگی را جاودانه کند. زیبایی که بیدار باشد...