فقط یک بهار

هر گونه برداشت از این وبلاگ پیگرد قانونی خواهد داشت.

فقط یک بهار

هر گونه برداشت از این وبلاگ پیگرد قانونی خواهد داشت.

 

در معنویت چشمان تو


            سوختم؛


                       شیطان !

نظرات 11 + ارسال نظر
فرناز دوشنبه 25 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:45 http://farnaz.aminus3.com/

گاهی هم بد نیست شیطان باشیم و بسوزیم در عمق سیاهی .
چرا که نه .

برای فرشته بودن شیطنت لازم است تا نباشد آن شور پرخروش شیطنت فرشتگی به چه درد می خورد... اما از همه ی این ها بگذریم... دوست ندارم فرشته باشم... نه... نمی خواهم فرشته بودن را ...

محسن سه‌شنبه 26 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:10 http://after23.blogsky.com

این شیطان همان شیطانی است که خودش یک پارچه آتش است؟

شما چی فکر می کنید؟

شهرزاد چهارشنبه 27 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 17:44 http://se-pi-dar.blogsky.com

به من نخندی ولی من از این شیطان بعضی وقت‌ها خیلی خوشم میاد کمی که رد پاش رو تو بعضی از متون عرفانی یا تفسیرهای ادبی که از قرآن شده دنبال کنیم می‌بینیم این شیطان هم کم معنوی نبوده آن قدر که شاید روزی بشود اون پایین به جای اون شیطان قرمز رنگ آتشی نوشت انسان!

چرا بخندم شهرزادجان!
کاش شیطان را می فهمیدیم آن وقت انسان بودنمان ....

محسن جمعه 29 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 00:57 http://sedahamoon.blogsky.com

به نظر من که نه. چرا که این شیطان بیشتر شبیه شیطون است تا شیطان.

روی سخن من با شیطان است .. شیطان. اما نه آن شیطان مظلوم!

فرشته شنبه 30 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:43 http://fershteh.aminus3.com

من که فکر می کنم...بعضی آدم ها دست شیطان رو از پشت
می بندند...خودشون شیطان...شیطان هستند
...

درود بر فرشته... فرشته

پروانه شنبه 30 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 11:23

اساطیری گفتی!

پروانه جان! این قطعه ی بسیار کوچک را خیلی دوست دارم و بارها و بارها آن را با خود زمزمه می کنم و خیلی از حرف هایم را در آن بیان کرده ام.
تعبیر شما هم چسبید!

رشاد شنبه 30 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 15:56 http://rashad.aminus3.com

همیشه فکر می‌کنم انسان باعث بدبختی و بدنامی شیطان بیچاره شده است. شاید جای انسان و شیطان عوض شده است و ما خود از آن بی‌خبریم.

درود و خوش آمد بر رشاد گرامی. حضورتان خجسته باد. کبر و غرور و اظهار شیطان آن گونه که د رمنابع آیینی آمده اند از دیدگاه من برخوردی به جا و پرسشی منطقی بود. این آدم بود که از خود برخوردی در خور نشان نداد.

حسام یکشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:39 http://hessamm.blogsky.com

کشف یه وبلاگ جدید مثل کشف یه دنیای جدیده. یا کشف دنیای یه آدم جدید.

ممنون از کامنتی که برام گذاشتی... اینجا کلی مطلب هست برای خوندن...

درود بر حسام گرامی... حضورتان در بهارانه ی کوچک من گرامی باد. خرسندم که در باره ی کشف آدم ها با هم ه م دیدگاه هستیم.

مهدیه یکشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:25

سلام
متاسفانه ازمونم سخت بود حسابی حالم رو گرفت

درود. از دیدگاه من تو الان هم حسابی موفقی. اراده و پشتکارت به خیلی چیزها می ارزه مهدیه جون! به خیلی چیزها

مهدی شهابی یکشنبه 1 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 21:55 http://mahdishahabi.parsiblog.com/

سلام فقط یک بهار عزیز

تلفیقی از تمامی بدها و خوب ها
شیطان ترین فرشته­ام و از خدا پُرم

درود بر شهابی گرامی. همچون همیشه زیبا...

roshan چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:04 http://roozirozegari.persianblog.ir/

خوشحال می شم به منم سر بزنی، اگه با تبادل لینک موافق بودید بهم بگید

درود بر دوست نو. آمدم به سرای روشنت اما نتوانستم یادداشتی بگذارم، پنجره ای گشوده نشد!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد